امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

آآآخ دستم

لحظاتی قبل داشتم با در شیشه ای بازی می کردم که ناخونم لای در موند و من در را بستم واااااااای چه دردی داره. تازه ازش خون هم اومد ببین مامانم روی اون چسب زده که زودتر خوب بشه.اما من چسب دوست تدارم و میخوام اونو بکنم.   ...
5 دی 1391

شب یلدا

حررراجیه  حرررررراجی بیایید ببرید..... واسه شب یلدا.........میوه های تازه دارم ....... همین الآن از شاخه چیدم........بیایید .....داره تموم میشه....... حرررررراجیه حررررراجی   آخ جون کسی نمیاد منم همشونو می برم واسه خودم و باهاشون توپ بازی می کنم. دوستان گلم این هم عکسی از جشن یلدا در مهد کودک شازده کوچولو است که وقتی از مهمونی برگشتم مفصل براتون تعریف می کنم. ...
30 آذر 1391

من هم چایی می خوام

                              من چایی رو خیلی دوست دارم امروز که از خواب پا شدم چشمم به قوری افتاد خیلی خوشحال شدم فوری اونو برداشتم و به اطرافم نگاه کردم که کسی منو نبینه: بعدا نگاهی به داخلش کردم که ببینم واسه من هم نگه داشتن یا همه رو خوردن: متاسفانه خالی بود اما من کوتاه نیومدم قوری رو سرکشیدم شاید قطره ای ........ تازه متوجه شدم که یک چایی نپتون خالی داخل قوری انداختن تا منو سر کار بذارن. من هم عصبانی شدم قوری رو بالا بردم و به زمی...
27 آذر 1391

لجبازی

  چقدر بهتون بگم من مریضم صدای این تلویزیونو کم کنید دیگه حوصله ندارم  خسته شدم. حالا که توجهی به من نمی کنید منم کلید سه راهی رو خاموش می کنم . زود باشید خاموشش کنید تا سه میشمرم وگرنه خاموش میشه.         یییییییییییییک      دوووووووووووووو       سه        خاموووش حالا خوب شد؟     تا شما باشید گوش به حرف بزرگتر بکنید.   ...
26 آذر 1391

عفونت گوش

دوستان گلم از دیشب دوباره بیقراری های من شروع شده آخه گوشم به شدت عفونت کرده و مرتب تب می کنم.به حدی که امروز مامانم ترجیح داد به سر کار نرود و از من مراقبت کنه. امروز عصر هم مامان و بابام منو به کرمان پیش دکتر متخصص کودکان بردند البته هرجا می رفتند نوبت بهشون نمی دادند و می گفتند که دیر آمدید مخصوصا منشی یکی از متخصصان که اسمشو نمی برم خیلی بداخلاق بود. خلاصه مرا پیش دکتر شراره خوارزمی بردند چون او هنوز نوبت داشت.بعداز ویزیت ایشان به خونه برگشتیم و من داروهامو خوردم و خوابیدم. حالا دعا کنید که به زودی خوب شوم آخه خسته شدم از بس که دارو خوردم. ...
25 آذر 1391

تحقیق و پژوهش

   من امروز کلی تحقیق دارم که باید بررسی کنم البته بعضی از اونا جالب نبودن که من همه رو پاره کردم و دور ریختم. این برگه آخری است که دارم بررسی می کنم که بعضی از مطالبش رو باید حذف کنم چون به درد من نمی خورند. بقیه ماجرا در ادامه مطلب من امروز کلی تحقیق دارم که باید بررسی کنم البته بعضی از اونا جالب نبودن که من همه رو پاره کردم و دور ریختم. این برگه آخری است که دارم بررسی می کنم که بعضی از مطالبش رو باید حذف کنم چون به درد من نمی خورند.   دیگه خیلی خسته شدم باید کمی بخوابم. خوبه که از همین حالا عادت کنم که با هر دوتا دستم بنویسم تا هروقت دستم خسته شد از اون یکی...
24 آذر 1391

نماز خواندن

  سلام دوستان عزیزم شما نماز می خونید؟ چه جوری؟ نگاه کنید من اینجوری نماز می خونم: اول سجاده را از جلوی دیگران دور میندازم بعدا مهر نماز را برمی دارم و اینطوری به رکوع میرم: بعداز یک رکوع اینجوری به سجده میرم:   به نظر شما این نماز من درسته؟ ...
21 آذر 1391

سرماخوردگی

دوستان ناز نازیم سلام حالتون چطوره؟ من که به شدت سرما خوردم دوساعت دیگه نوبت دکتر دارم چند روزه که سرفه می زنم از دیشب هم تب می کنم. بینی ام گرفته شده و به راحتی نمی تونم نفس بکشم. وقتی که میخوابم دهنم را باز میگذارم. از خدای مهربون می خوام که همه مریضا خوب شوند و من هم خوب شوم. آآآآآمین ...
11 آذر 1391

کارهای جدید من

  امروز می خوام چند تا از کارهای جدیدم رو بنویسم که ایشالا بزرگ شدم بخونم و بخندم : 1- وقتی که کسی خداحافظی می کنه من بای بای می کنم. 2- به سجده میرم و به جای اینکه پیشانی ام را بر روی مهر بگذارم اونو می خورم. 3- میخوام بگم الله اکبر میگم اتوته. 4- وقتی که از دست کسی عصبانی بشم اونو گاز میگیرم که این یکی کارم خیلی بده. 5- وقتی که خوابم میاد ناخن شستم رو توی دهنم می گذارم. 6- دوست دارم شبکه های تلویزیون را مرتب عوض کنم و با این کارم حرص همه رو در می آرم. 7- شعله های گاز رو کم و زیاد می کنم حالا غذا یا می سوزه یا خام می مونه. 8- جو جو کیش کیش رو خیلی دوست دارم. 9- از پاره کردن کتابها لذت می برم. ...
7 آذر 1391