امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

خدا را هزاران بار شکر میگویم که ..........

1392/5/30 22:40
356 بازدید
اشتراک گذاری

ای خدای مهربون به لطف و عنایتت دارم روزهای پایانی دوسالگی را پشت سر میذارم و ایشالا به زودی وارد سه سالگی میشم.

خدایا ازت ممنونم که هرچه بزرگتر میشم تواناییهای بیشتری بهم میدی مثلا میتونم به راحتی از دست مامانم فرار کنم تا لباسامو نپوشه بعد هم تسلیم میشم و با اون شیرین زبونی ام چندبار پشت سر هم میگم باشه...باشه.

مامانم میمیره واسه این باشه گفتنای من.

یا اینکه صبح که از خواب بیدار میشم باید همه رو حضور و غیاب کنم. ( بابا کو....وحید کو .... مهشید کو ....)

بعضی وقتا پوتور داداشی رو هم (موتور) حضور و غیاب میکنم.

فعلا تنها کلمه بدی که یاد گرفتم کلمه بی تربیت است که موقعی از دست کسی ناراحت می شم خیلی سریع و با عصبانیت بهش می گم بی تربیت.

البته مامانم با نگاهش بهم میگه که این کلمه خوبی نیست اما میدونم که توی دلش میخنده.

خلاصه حرف برای گفتن زیاد دارم اما نمیخوام سرتونو به درد بیارم.

بقیه را فهرست وار به عرض میرسونم:

خودم به تنهایی میتونم غذا بخورم ولی منتاسفانه بار کج به منزل نمیرسه!!!!!!!!!

 

 

 

هرجا گوشی و شارژری باشه دیگه من احتیاجی به اسباب بازی ندارم.

یک پرش یک متری البته سکوی پرش شکم مامانه

 

این هم پرستش خانم یکی از دوستان قدیمی منه که اومده بود خونه ما با هم بازی کنیم.

نمیدونم چرا دستاشو اینجوری کرده حتما میخواد بگه از من عکس نگیرید.

 

 این هم قیافه من قبل از خوابیدن!!!!!!!!!

 

لطفا ساکت!!!!!!!

میخوام نی نی رو خوابش کنم!!!!

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)