امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

ادامه پست قبلی

1392/6/6 18:50
279 بازدید
اشتراک گذاری

خوب امیرپارساجون  هرچی باشه من (پسردایی مامانت) 1 سال و 11 ماه  و 16  روز از تو بزرگترم و تجربه ام از تو بیشتره پس خوب به حرفام گوش بده:

میخواستم بگم که قدر این روزا رو بدون  فعلا همه دوروبرت رو گرفتن ,هواتو دارن, امر و نهیت نمی کنن, دنبال نخود سیاه نمی فرستنت ,نهدیدت نمیکنن,خبری از پیشی و هاپو و  لولو نیست,با کلماتی مثل بشین و نکن و دست نزن و کتک می خوری و غیره آشنا نیستی و ................

خلاصه اینم این چند روز و چند ماه و نهایتش یک تا یک و نیم سال همینطور عزیزی اما چشمت روز بد نبینه همینکه به راه افتادی و یکی دوتا گلدون شکستی و تلویزیونو انداختی و هر وسیله ای که به دستت رسید تو پریز برق کردی و اشیا رو به طرف شیشه پرت کردی وگاهگاهی دوراز چشم دیگران سوسک و حشرات رو خوردی و  ......... اونوقت می بینی که همه چیز بر عکس میشه (امیر بشین , امیر نکن , امیر دست نزن)

امیر روی دیوار خط نکش

امیر جیغ نزن

امیر بچه هارو گاز نگیر

امیر لباستو کثیف نکن

امیر غذاتو رو زمین نریز

امیر کتابارو پاره نکن

امییییییر ............

امییییییر ............

واااااای از بس میگن امیر دیوونه میشی.

در ضمن دنبال نخود سیاه هم خیلی باید بری اما متاسفانه من که هرچه می گردم پیدا نمیکنم.

ای بابا گریه نکن بی خیااااال  تو هم مثل من از هر دوتا گوشات خوب استفاده کن با یکی بشنو و با دیگری بیرون کن و هرکار که دوست داری بکن. بریز... بپاش... بشکن... پاره کن ... جیغ بزن ... کثیف کن

 

البته ناگفته نمونه گذشته از این حرفا خیلی دوستمون دارن خییییلی .....و به قول خودشون اگه بچه ها اینکارارو نکنن که سالم نیستن و خدا را به خاطر این سلامتی شکر می کنند.

حالا خودمونیم( به کسی نگی ها) اگه چیزی هم بهمون نگن واقعا لوس می شیم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

الهام مامان علیرضا
7 شهریور 92 10:45
گریه چرا؟ فدای امیر جون مامانی خصوصی دارید
مامان عطرین
8 شهریور 92 11:58
سلام قالب شما هم که پریده مال ما هم اینطوری شده چرا
مامان عطرین
24 شهریور 92 21:54
چه تجربه های گرانبهایی بخصوص اونکه در مورد در و دروازه بود


ممنون عزیزم
اما من یادم نیست در و دروازه کدوم بود.