امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

ماجرای اولین عکس من در عکاسی

1392/7/28 21:21
260 بازدید
اشتراک گذاری

خوب داستان از این قرار بود که من بی آرومی میکردم و کمی هم تب داشتم که مامانم با عجله زنگ زد به مطب دکتر و واسم نوبت گرفت و دفتر بیمه ام رو برداشت و راهی شدیم خلاصه اونجا که رسیدیم دفتر رو به منشی دادیم تا بهمون شماره بده که دوباره اونو بهمون پس داد و گفت تاریخ اعتبارش تموم شده و باید ویزیت آزاد پرداخت کنید.( 15000 تومان ناقابل برای پزشک عمومی) که ویزیت رو پرداخت کردیم و به درون مطب مشرف شدیم اونجا هم آقای دکتر واسم داروی آزاد نوشت و ..........

از همونجا مستقیما به اداره بیمه رفتیم که تاریخ اعتبار بیمه ام رو درست کنم که گفتن دفتر بدون عکس بهتون نمیدیم و منم از خدا حواستم و پس از بهبودی راهی عکاسی شدم و این عکس رو گرفتم اما هنوز به اداره بیمه نرفتیم که .............

 

 

(از خنده میکی موس خنده ام گرفت)

 

 

 

 

مرواریدی در دل صدف

 

 

 

از اون روز که این همه دنگ و فنگ را به خاطر یک بیماری کوچولو دیدم تصمیمم برای شغل آینده ام عوض شد و تمرینات پزشکی ام رو شروع کردم!!!!!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهشید ابجی
2 آبان 92 9:54
سلام داداشی عکسات خیلی قشنگه