شیرین کاری های جدید من
آیا تا حالا از کسی اجازه گرفتین؟
1- من که خیلی گریه کردم از داداشم اجازه بگیرم او هم بهم می گفت
اجازه دادم اما دروغ می گفت چون هیچی بهم نمیداد و الکی می گفت
اجازه دادم خوب اگه داده بود من می دیدم مگه نه؟
2- از اونجایی که من خیلی بچه ساکت و آرومی هستم تا که کسی
میخوابه داد میزنم هیس ... خوابیده. البته اگه هشدار نمی دادم خیلی
بهتر بود چون اینجوری علاوه بر بیدارکردنش یک شوک هم بهش وارد
میکنم.
3- کامیار بیچاره هم که تو مهدکودک از دستم آسایش نداره به قول
خاله وقتیکه یه گوشه گیرش میندازم و جیغشو هوا می کنم اونوقت
به خاله میگم بیا نی نی آخ شد.
4- تلفن هم شده وسیله شخصی ام. اگه کسی یه بار زنگ بزنه و من گوشی رو بردارم دیگه جرأت نمی کنه زنگ بزنه.چون حال و حوصله پاسخ دادن به سوالات متعدد مرا نداره.( الو سلام. تو کی هستی؟ جکار میکنی؟ کجایی؟ با کی کار داری؟...........)
5- موقع خوابیدن هم م م و دوشکو( پستونک و تشک) باید فراهم
باشه وگرنه !!!!!!!!!!
6- تو مهمونی هم اگه برام غرییب باشه یه ربع طاقت میارم و سرجام
میشینم اما اگه آشنا باشه چشمتون روز بد نبنه اذیت کردن من همانا
و تب کردن مامانم همانا.