امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

دومین یلدای من در مهد کودک شازده کوچولو

1392/11/16 16:11
355 بازدید
اشتراک گذاری

امروز که می خواستم از مهد به خونه بیام خاله دوتا عکس و یه

 

سیدی از مراسم یلدای امسال بهمون داد اینقدر مغرور شده

 

بودم که اونارو محکم گرفته بودم و به هیچکس نمی دادم .

 

اما نمی دونم چی شد که یکدفعه تمام اون عکسا روی لپ تاپ

 

ظاهر شدن. خلاصه مامانم یکی یکی عکسارو می دید و از من

 

می پرسید این کیه؟ اسمش چیه؟ منم با شهامت و خیلی

 

سریع جواب می دادم علی .... حسین .... حمید ...

 

تاتمه(فاطمه) ...

 

مامان هم از اینکه من خیلی خوب دوستامو می شناسم و

 

بهش معرفی می کنم حسابی ذوق می زد و احساس غرور

 

می کرد تا اینکه مامانم از ذوق زدن افتاد چرااااااااا؟

 

چون وقتی که به عکس خودم رسید گفت خوووب این کیه؟

 

گفتم ایلیا.

 

بیچاره مامان نمی دونست بخنده یا گریه کنه 1111111111

 

 

 

 

من همین جا از همه خاله های عزیز و مهربونم تشکر می کنم و دست

 

همه شونو می بوسم که زحمت کشیدن و این جشن باشکوه را برای

 

ما بچه ها تدارک دیدن و براشون آرزوی سربلندی و موفقیت می کنم.

 

جای خاله ندا و خاله حمیده هم که سال قبل در این جشن شرکت

 

داشتن خالی بود ایشالا هرجا که هستن بهشون خوش بگذره.

 

از ننه سرما هم تشکر می کنم که افتخار دادن تا باهاشون عکس

 

یادگاری بگیرم.

 

شب یلدا اومده     ننه سرما اومده

 

 

 

 

این هم ایلیاجون نوه عزیز خاله جونم

 

 

 

این هم عکسای دسته جمعی دوستانم با ننه سرما اما هرچه می

 

گردم خودمو نمی بینم شاید رفتم دنبال نخود سیاه!!!!!!!!!

 

 

 

 

 

عکس یلدای 91 و یلدای92

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بهاره مامان کیان
22 بهمن 92 12:05
ای جاااااااااااااااااااااااااااااان