مسافرت یکروزه به کوهپایه

در یکی از روزهای گرم تابستان تصمیم گرفتیم آن روز را به خارج از شهرستان برویم.

خلاصه یکی از مناطق خوش آب و هوا و ییلاقی استان کرمان به نام کوهپایه را انتخاب

کردیم.

از آنجایی که کمی دیر راه افتادیم حدودا یکساعت به ظهر به اونجا رسیدیم و به اردوگاه

شهید رجایی رفتیم ( ورودی 5000 تومان) اما تمام آلاچیق ها پر شده بود و به هر زحمتی

بود توی محوطه جایی پیدا کرده و زیرانداز پهن کردیم و نشستیم.

بعداز صرف ناهار ( جایتان خالی ) استراحت کوتاهی کردیم و حدود ساعت 4 بود که تصمیم

گرفتیم به کنار آبشاری که همون نزدیکیها بود برویم.

یک مسیر کوتاهی رو با ماشین رفتیم اما بقیه اش را می بایست پیاده بریم اولش رو همه

پرانرژی به را افتادیم اما کم کم لنگ میزدیم اول بابام به دلیل پادردی که داشت از ادامه راه

منصرف شد چون سربالایی داشت بعد هم مامانم همونجا بین راه نشست داداش و آبجیم ک

همچنان به راهشون ادامه دادن و اینجا بود که مامان و بابام می بایست مهندس نقشه کش شوند تا نقشه ای بکشند و مرا از ادامه راه منصرف کنند.

خلاصه با مهارت تمام نقشه شونو عملی کردن و مرا دنبال نخود سیاه فرستادن تا آبشار رو فراموش کنم.

منم اولش خیلی پافشاری کردم و میخواستم به راهم ادامه بدم حتی قهر هم کردم اینطوری:

اما خیلی زود یه پرنده نوجه مرا به خودش جلب کرد و همه چیز یادم رفت اینطوری:

بعدهم سنگها رو جمع می کردم و به پایین پرتاب می کردم:

گاهگاهی هم دستامو نشون می دادم که من دست به چیزی نمیزنم:

بالاخره بعداز یکی دوساعت بازی و ورجه وورجه خسته شدم و بر روی قله سنگی نشستم:

بعداز برگشت داداش و آبجیم به شهرمان برگشتیم

( جای همگی شما خالی  خیلی خوش گذشت )