امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

آکواریوم و گریه های من

1397/1/11 8:07
173 بازدید
اشتراک گذاری
... آن روز بعداز کلی معطلی بالاخره موفق شدیم بلیط بگیریم و به تماشای آکواریوم بریم بابا و داداشم دست به یکی کردن و منو دست انداختن😐😐😐
موقعی که ازشون پرسیدم بلیط می گیرم کجا بریم؟ گفتن میریم آکواریوم رو تماشا کنیم اینقدر بزرگه که نگو پراز کوسه و ماهیهای بزرگ که اگه نزدیکشون بشیم ماهارو می خورن.
خلاصه این حرفشون تو ذهن من موند که موند همین که نوبتمون شد داخل بریم لج کردم و گریه ها کردم که من می ترسم و داخل نمیام ... همون آدم بود که منو نگاه میکرد و می خندید حتی نگهبان اونجا هم شروع به خندیدن کرد 😁😁😁
خلاصه با هزار ترفند منو  راضی کردن که به داخل برم داخل هم که رفته بودم اولش خیلی با احتیاط به آکواریوم و کوسه ها نزدیک می شدم. اما بعدا فهمیدم که همش یه شوخی بوده 😄😄😄

آخرش به جایی رسید که اینقدر جذب ماهیها شده بودم که دلم نمی خواست از اونجا بیرون بیام.☺






پسندها (8)

نظرات (0)