خرید لباس عید
دوستان عزیزم شما برای عیدتون لباس خریدین یا نه؟
من دیروز به اتفاق خانواده ام به نمایشگاه کرمان رفتیم که لباس برای عید بخریم البته از اونجایی که من کوچولو بودم و نمی تونستم اعتراضی کنم اول برای داداش و آبجی ام خرید کردن بعد که نوبت من شد همه خسته شدن و یاد استراحت و نهار افتادن.
منم خیلی به دل نگرفتم و یه جورایی خودمو سرگرم می کردم که کم نیارم مثلا دور از خانواده می نشستم و واسه خودم دست میزدم و به دیگران نگاه میکردم. عابرین هم گاهگاهی لپ مرا میگرفتن و لبخندی میزدن و می گذشتن.( از دل من که خبر نداشتن)
خلاصه عصر هم که شد یاد تکالیف و کارهای عقب مونده شون افتادن و زدن به راه.
نمی دونم دوباره چی شد که دلشون واسم سوخت و راهشونو کج کردن به سمت مغازه های ارزان کیش که واسه من از اونجا خرید کنن.
اولش خیلی خوشحال شدم اما وقتی چشمم به لباس هایی افتاد که واسم خریده بودن دلم گرفت چون لباس های داداش و آبجی ام بزرگ بودن اما لباس های من خیلی کوچولو بودن.
باز هم به دل نگرفتم پیش خود گفتم خدایا من زود بزرگ شم و واسه خودم لباس بزرگ بخرم.
حالا لباسامو بهتون نشون نمیدم چون می ترسم ............
بله میخوام سورپریزتون کنم