جشنواره سیب و گلابی
برای گردش به جشنواره سیب و گلابی به گلزار رفتیم که الحمدلله به خیر گذشت چون دو خطر بزرگ از بیخ گوشم رد شد اول اینکه دور از چشم بقیه سر از وسط جاده درآوردم که وقتی چشم مامانم بهم افتاد نفهمید که چه جوری بدون کفش خودشو به من برسونه.
دوم اینکه کتری آب جوش را که تازه از روی آتش برداشته شده بود رو بلند کردم که واقعا خدا رحم کرد که روی پاهام نریخت.
خدایا از تو ممنونم که همه جا یار و یاور بنده هایت هستی.
اونجا الاغ سواری هم کردیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی