امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

بهانه گیری های اخیر من

1392/9/10 20:53
265 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزیست که صبحها موقع رفتن به مهد بهانه میگیرم همینطور بیخود و

بیجهت میگم نمیخوام مهدکودک برم بچه ها دعوا می کنن ، خاله دعوا میکنه ،

خاله میزنه درحالیکه مامانم اصلا به حرفام توجهی نمیکنه چون به خوبی خاله ها

رو می شناسه و میگه امکان نداره که خاله ها تورو دعوا کنن.

 

 

 

خلاصه  از مهد هم که به خونه میام بیخود و بی جهت نق میزنم چیزی رو که

درخواست می کنم سریع باید بهم برسونن والا بداخلاقی ام دوچندان میشه بعضی

وقتا نمیذارم لباس راحتیم رو بپوشن و اصرار دارم همون لباس بیرونیم تنم باشه

وبا همون لباس بخوابم ، بازی کنم ، چیزی بخورم!!!!!!!!!

 

 

 

وقتی هم نتونم با خونه بازیهام کنار بیام با خودم قهر می کنم!!!!!!!!!!

 

 

 

 

خلاصه مامانم واقعا گیج شده که چرا من اینجوری شدم و این اداها به خاطر چیه؟

بالاخره ول کن ماجرا نیست و باید دلیلشو پیدا کنه!!!

موفق باشییییییی مامانی

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان یزدان
22 آذر 92 6:00
بچه های این دوره گیر افتادن طفلکا بین مامان و بابایی که بیشتر ساعات روز یر کارن مهد خیلی خوبه اما گاهی هم خیلی مضر میشه حق دارن این فرشته ها دلشون میخواد تو محیط گرم و نرم و پر از امنییت خونه و کنار اغوش مادر باشن