امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

آخههههه ............

1393/9/11 23:21
327 بازدید
اشتراک گذاری

 

آخههههه  !!!!!!     آآآآآآخ !!!!!!!!!    وااااااای !!!!!!     آخ آخ آخ !!!!!!!!

 

اینها کلماتیست که این روزا هرکی منو می بینه بکار می بره .

 

نه اینکه تا حالا ازین موارد ندیدن؟

 

البته اول از همه مامانم منو دید و گفت آآآآآآآآآآخ امیر چونت ( چانه ات ) چی

 

شده؟

 

تازه بعداز یکروز متوجه شد که من ( به روایت خودم ) میخواستم صورتم را به

 

بخاری گرم کنم کمی زیادی گرمش کردم  ( بخارپزش کردم )

 

 

اما هزار ماشالا یه آخ هم نگفتم برای همین همه تعجب کردن و اصلا نمی

 

دونستن که من کی و کجا اینجوری شدم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

 

 

 

 

خوب بگذریم مامانم میگه خوب طاقتی داره این بچه. ( بزنید به تخته ) آخه یاد

 

بچگی هاش افتاده بود میگفت یه شب سر انگشتم سوخته بود ( البته یادش

 

نیست به چی سوخته بود ) یه لیوان آب گذاشته بود بالای سرش و هر وقت

 

دردش می گرفت انگشتش رو داخل لیوان می کرده حالا به قول خودش اگه چونه

 

اش اینطور سوخته بود چه می کرد؟؟؟؟؟؟ ( حتما یه تشت آب میذاشت بالای

 

سرش )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (1)

الهام
15 آذر 93 12:31
ایشالا که به زودی بهتر بشه امیر مهدی جونم مامانی بهترین پماد برای سوختنی پماد آلفاست. یه بار که پای علیرضا به اگزوزموتور سوخت خریدیم و جاش نموند. حتما بگیرید و استفاده کنید. گیاهی هم هست. خودمم هر وقت تو آشپزخونه دچار سوختگی میشم سریع ازش میزنم خیلی خوبه
امیرمهدی و مامان
پاسخ
سلام الهام جون ممنون از راهنمایی تون. ایشالا که هیچوقت دچار سوختگی نشید. علیرضاجون رو ببوسید.