امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

بارش اولین برف زمستانی در شهر ما

1393/10/29 12:29
262 بازدید
اشتراک گذاری

برف بارید وخدا پاکی خود را به زمین هدیه کرد

 

زمین مغرور شد که سفید است، پاک است، چون دل خدا…

 

وخدا با آفتابی اشتباه زمین را به وی گوشزد کرد . . .

 

 

.

 

 

امروز که از خواب بیدار شدم  باکمال تعجب دیدم که داداش و آبجیم بیدارن و یه جورایی

 

خوشحالن آخه تعجب من از اینه هرصبح می بایست هزاربار صداشون بزنیم تا از خواب بیدار

 

شن اون هم با کلی نق زدن اما امروز چی ؟؟؟؟؟؟؟

 

 

نه تنها قبل از وقت همیشگی بیدار بودن بلکه خیلی هم شاد و شنگول بودن البته ناگفته

 

نمونه مامانم هم خیلی خوشحال بود آخه امروز قرار بود به ........ خوب بگذریم.

 

 

آره درست حدس زدین دلیل این همه خوشحالی بارش برف  و رحمت الهی بود که نه تنها

 

خانواده ما بلکه همه مردم را خوشحال کرده بود.

 

 

خداروشکر امروز به من هم خیلی خوش گذشت با دو دوست جدید آشنا شدم یکی از اونا این

 

خرس کوچولو بود که آبجیم درست کرد:

 

 

 

و دیگری این عروس خانومه که داداشم درست کرد:

 

 

  ( البته فکر میکنم تو صورتش اسید پاشیدن و تغییر چهره داده وگرنه خیلی خوشکل بود)

 

 

 

 

من هم گاهگاهی بهشون کمک میکردم  و راهنماییشون میکردم و با اشاره می گفتم که باید

 

بزرگ درست کنیم:

 

 

 

 

 

مامانم هم شده بود دربان من.

 

لحظه به لحظه می بایست در را باز کنه دوباره ببنده .

 

 

خداروشکر امروز که به خوبی در حال سپری شدنه ایشالا باز هم از این روزا در پیش داشته

 

باشیم به امید اینکه روزهای پنجشنبه و جمعه و روزهای تعطیل و روزهای بیکاری مامانم

 

نباشه و گرنه دیگه بارش برف صفایی نداره .

 


به امید آن روز

پسندها (1)

نظرات (1)

الهام
4 بهمن 93 11:49
عجب برف زیبایی خوش بحالتون ما که ریه هامون پر از سرب شده و از برف و بارون خبری نیست خصوصی
امیرمهدی و مامان
پاسخ
سلام الهام جون ایشالا تو شهر شما هم برف میاد نگران نباشید