امیرمهدیامیرمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

امیرمهدی کوچولو

خداجونم دوستت دارم😍

دعای کودکان ایرانی در سال جدید

خدای مهربانم! من در سال جدید از شما می‌خواهم اگر در شهر ما سیل آمد فوراً من را به ماهی تبدیل کنی! خدای عزیزم! من تا حالا هیچ دعایی نکردم. میتونی لیستت رو نگاه کنی. خدایا ازت میخوام صدای گریه برادر کوچیکم رو کم کنی! خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربیاورد آخر او دندان مصنوعی دارد! آرزوی من این است که ای کاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند. آنها هر سال عیدی‌هایی را که من جمع می‌کنم از من می‌گیرند و به بچه‌ آنهایی می‌دهند که به من عیدی می‌دهند! ای خدا! کاش همه مادرها مثل قدیم خودشان نان بپزند من مجبور نباشم در صف نان بایستم! ...
20 ارديبهشت 1393

میلاد باسعادت حضرت زهرا (س) بر همگان مبارک باد

    به ناگاه دربهای آسمان گشوده شد ، سپهری از سوی خدا فرود آمد در سرزمین ابطح، آری جبرئیل با بالهای گسترده از شرق تا غرب عالم و این حبیب خداست که در جمع اصحاب نشسته جبرئیل ندا بر آورد: «هان ای محمد ، خداوند بزرگ بر تو درود میفرستد و تو را فرمان میدهد که چهل شبانه روز از خدیجه دوری گزینی» عقل کل از کل هستی شد جدا تا چهل شب کرد خلوت با خدا این چهل شب در سرش شور تو بود بهر استقبال از نور تو بود قاصدی از سوی رسول خدا نزد خدیجه آمد و پیغام آورد : «ای خدیجه !گمان مبر که کناره گیری من از تو ، از خشم است و برای جدایی نیست، بلکه این فرمان خداوند عزوجل است تا اراده اش را تح...
1 ارديبهشت 1393

شعر زیبای عروسک قشنگ من

      عروسك قشنگ من : عروسك قشنگ من، قرمز پوشيده تو رختخواب مخمل، آبي خوابيده يه روز مامان رفته بازار، اونو خريده قشنگتر از عروسكم ، هيچكس نديده عروسك من، چشماتو وا كن وقتي كه شب شد، اونوقت لالا كن عروسك قشنگ من، قرمز پوشيده تو رختخواب مخمل، آبي خوابيده     ...
27 فروردين 1393

شرکت در اولین مسابقه و دریافت جایزه در دو سال و هفت ماهگی

        سلام دوستان عزیزم هفته پیش به جوپار رفته بودیم که در اونجا یک نمایشگاه کتاب برگزار   شده بود البته یه غرفه هم اختصاص داده بودن به مسابقه نقاشی   ویژه کودکان. خلاصه من هم داوطلب شرکت در این مسابقه شدم و چند عدد   مدادرنگی با یک برگه نقاشی شده جهت رنگ آمیزی بهم دادن.   از اونجایی که قدّم به میز نمی رسید ترجیح دادم روی میز بنشینم و رنگ آمیزی را شروع کنم:     به کلی فراموش کرده بودم که اینجا خونه نیست خیلی راحت بر روی   میز دراز کشیدم و به کارم ادامه دادم :  ...
20 فروردين 1393